کلاه قرمزی

 چند روزی ست به طور کاملا محسوس در میان مردم صحبت از کلاه قرمزی را میشنوم. اوایل به سادگی میگذشتم اما حالا دارد قلقلکم میدهد که: پخش مجدد یک برنامه عروسکی چرا اینقدر مخاطب دارد و حتی خانواده گرفتار ما کلاه قرمزی میبیند!
معمولا "سادگی" با "غنای محتوا" یکجا جمع نمیشوند و اگر هم بشوند خیلی بعید است با "مقبولیت" همراه باشند!

اما این برنامه نوستالژیک صداوسیمای ما در آنِ واحد از سادگی و محتوای قوی و اقبال عمومی برخوردار است. نکته جالب توجه در این برنامه آموزش نکات کاربردی و روزمره اخلاقی بدون استناد به هیج آیه و حدیثی از یک سو و جملات قصار از سقراط و کوروش گرفته تا شریعتی و گاندی ، از سوی دیگر، است!

برنامه ای که از شبکه کودک برای کودکان پخش میشود بزرگترها را در زندگی بزرگشان درگیر خودش کرده.

حال بیاید در بدترین حالت مخاطبان را بررسی کنیم:

رده سنی کودکان کاری ندارد به اینکه برنامه چه میگوید و هدفش چیست.. صرف عروسک داشتن برنامه جذبش میکند.

رده سنی جوانان که 18 تا 30 سال باشند.. صرف نوستالژیک بودن اثر جذبشان میکند، آنهم اگر خاطرات خوشی با آن داشته باشند!

نوجوانان یعنی رده سنی 10 تا 18 که نه خاطره ای از کلاه قرمزی دارند و نه عروسک جذبشان میکند چه؟ منظورم پر وپا قرص ترین مخاطبان برنامه های طنز و جلف سیما است. اینهارا چه چیزی پای کلاه قرمزی میخکوب میکند؟

پس برنامه طنز بدون تکه کلام و لهجه قومی و نیش سیاسی و ترویج تمسخر و غیبت و.. هم میشود ساخت! نه آقای مدیری؟ عطاران؟ صحت؟

این درمورد جنبه طنز برنامه..

اما در مورد محتوای برنامه و پیامهایش باید گفت که همین که رده سنی 30 سال به بالا مخاطب این برنامه هستند-گروهی که عقل بر احساسشان میچربد و علاقه چندانی به خزعبلات و خنده خالی ندارند- برای عقلانی و پر مغز بودن برنامه کافی است.

 

پ.ن: بعضی از دوستان در پست های وبلاگشان به بعضی از نقایصشان اشاره و اعتراف میکنند که البته بسیار کار خوب و شایسته ایست اگر افه و ادای اصلاح نفس و سر در گریبانی نباشد ، اما نکته ای که اغلب بنده با آن برخورد کرده ام این است که اگر همان ایرادها را کسی بهشان گوشزد کند طرف را درسته قورت میدهند که بالای چشم من کجاش ابرو داره؟

محمد جواد لاریجانی

آقا یکی میتونه به من بگه معنی پاراگراف آخر افاضات آقای جواد لاریجانی چیه؟
اشتباه لپی بوده یا ایراد تایپی فارس یا... خدای نکرده ایشون یادش رفته امام این جمله رو گفتن؟

"در این بخش از مصاحبه کریستین امانپور به سخنان محموداحمدی نژاد اشاره کرده و گفت: پس چطور رئیس جمهوری ایران چند سال پیش گفت که اسرائیل باید از نقشه جهان محو شود و لاریجانی در پاسخ گفت: نه رئیس جمهور احمدی نژاد چنین منظوری داشته و نه این سیاست جمهوری اسلامی ایران است."

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901228000535

 پ.ن: لطفا سریعا جواب بدید که یاد نظریه ارتباط با امریکاشون نیفتیم..

تولدم مبارک

امروز تولد خودم است. خود دومم.  

همان که هر وقت از فهم همه و همه که نا امید میشوم.. تنها میماند منتظر حرفهایم. که بزنم.
شاید بزنمش حتی.. گاهی که انقدر لبریزم که با حرف ، حرصم منتقل نمیشود..

میشنود

همان که بی شک و بدون اغراق ، بزرگترین دستاورد من از آمدن من به این دنیاست.. پیدا کردنش!
که میدانم هرکسی شانس پیدا کردن قل دومش را ندارد..

همان که حقیقتا بعد از ۲۲ ساعت بیخبری.. دلتنگش میشوم و میشود بزرگوارانه برایم..

تقارن به معنای حقیقی کلمه در این عکس نمود دارد

دوسجونِ من (دقیقا با همین املا) امروز شد ۲۲ سالش که ۴ماه زودتر احساس کنم شده ۲۲ سالَم!

همان که صحبت نابلدی اش خیلی بیشتر می ارزد تا بلد بودن دیگران و گاهی که ۵ جمله را نیم ساعتی طول میدهد تا بگوید به این فکر میکنم که ۵ جمله اش ۵۰ جمله بقیه می ارزد که گفتنشان بدون مکث و مِنُمِن بیش از نیم ساعت طول میکشد...

مشهد سرما و سر پرباد ما               آب و مثل آب و مثل مثل آب 

همان" X" و "یکی" و هر فرد مجهول الهویه در کامنت های این وبلاگ.. 

 من در نگاه خودم

محمد! تولدم مبارک!

 

برای دکتر مصطفی کواکبیان

همیشه پس از انتخابات، کسانی از نتایج آرا خوشحال می شوند و کسانی ناراحت. کسانی نامزدهای خود را در لباس پیروزی می بینند و برخی نه. نمی خواهم درس اخلاق بزرگان را تکرار کنم که شرکت کردن و نکردن ، رأی آوردن و نیاوردن و ... اگر برای خدا باشد عین پیروزی است و اگر نه ، شکست است حتی اگر رأی آورده باشی؛ نه .

گاهی آنکه رأی آورده آنی نیست که تو می خواستی اما از پیروزی اش خوشحالی و زمانی هم برعکس، آنکه رأی نیاورده، آنی نبوده که همفکر تو و هم موضع تو در مسائل بوده اما از رأی نیاوردنش ناراحتی. ماجرای این روزهای من و رأی نیاوردن دکتر مصطفی کواکبیان از این دست است. با اینکه از لحاظ سیاسی با مواضع این نماینده مجالس دوره های اخیر موافق نبودم، اما او را یکی از نمایندگان شایسته ، شجاع و ارزشمند مجلس می دانم و امروز که می بینم او در مجلس نهم نیست، بسیار افسوس می خورم.

کواکبیان از نمایندگانی بود که بخوبی به وظایفش آشنا بود و از وعده و وعیدهای دروغین برخی نامزدها - آنها که گفته اند و می گویند که برای شما راه و کارخانه می سازیم و بیکاری را رفع می کنیم و ... - چیزی به مردم نگفت ، در تمام مذاکرات و مباحثات داخلی مجلس چه در صحن علنی و چه در کمیسیون تخصصی اش فعالانه شرکت داشت، کسی او را پشت صندلی مجلس در خواب ندید و گزارش تأخیرهای آنچنانی و غیبتهای غیر موجه خارج از عرف درباره او شنیده نشد. کواکبیان هر چند مواضع چپگرایانه داشت اما پایبندی او به اصول شناخته شده در قانون و دین و اخلاق ، از او یک نماینده مبادی آداب ساخته بود و در عین شجاعت و انتقاد کردن از اصحاب قدرت و ثروت، رابطه دوستی اش را با نمایندگانی که از طیف او نبودند کمرنگ نکرد.

شاید کواکبیان چوب دروغ گویی و دو دوزه بازی کردنهای برخی اصلاح طلبانی را خورد که در ماههای اخیر ، بارها بر شرکت کردن و نکردن در انتخابات تأکید می کردند و فردا حرف خود را نقض و رد می کردند و باعث شد تا افراد شریف و سالمی چون او که در میان اصلاح طلبان قرار داشتند، در این کش و قوس از سوی مردم کنار گذاشته شوند.

من البته چیز بدی از نماینده جایگزین او در شهر سمنان نشنیده ام و حتی امیدوارم منتخب جدید مردم از کواکبیان هم بهتر باشد، اما نمی توانم ناراحتی خودم را از خالی شدن مجلس از اصلاح طلبان صالحی چون کواکبیان پنهان کنم.

امیدوارم و البته مطمئنم که کواکبیان هر جا باشد، یک نیروی دلسوز و سالم و منتقد صالح این نظام خواهد بود و آرزو می کنم در دوره های بعدی مجلس، شاهد حضور مجدد او در پارلمان باشیم.

در انتخابات مجلس هشتم نیز، از همین استان مردم دامغان شخصیت ارزشمند و دانشمندی چون دکتر حسن سبحانی را از حضور در مجلس معاف کردند، تنها برای اینکه سبحانی نخواست مانند برخی دروغگویان وعده آبادانی کاذب شهر و منطقه خودش را بدهد در حالی که می دانست وظیفه نماینده مجلس ، کارهای اجرایی نیست ؛ نماینده باید در قانونگزاری و نظارت بر امور فعال باشد.

در هر صورت من به رأی مردم این منطقه احترام می گذارم اما این حق را هم دارم که از این ماجرا ناراحت باشم . درست است ؟

پ. ن : کاش کواکبیان از تهران نامزد نمایندگی شده بود. حدس می زنم در این صورت احتمال پیروزی او خیلی بیشتر می شد. کاش ! حداقل کسانی چون من حتماً به او رأی می دادیم.

آب: با افتخار کپی شده از وبلاگ آب و آتش

انتخابات مجلس نهم

صبح اول وقت رفتم انگشت کردم آنجای (چشم!) دشمن.. آخ چه حالی داد.. :دی
توی صف ایستاده بودم که گوشیم زنگ خورد و کسی لیست خواست.. لیست را برایش خواندم و قطع کردم و هوا برم داشت و گفتم الان نفر جلویی و عقبی پیش خودشان چه ها میگویند.. که همین هم شد و نفر پشتی گفت "باریکللا به شما جوونای فعال و بصیر.. خداحفظتون کنه.." برگشتم یه نیم نگاهی انداختم و گفتم "زنده باشید.. ممنونم" .. و برگشتم به حالت اول که ناگاه در قسمت زیر چانه احساس گرفتگی کردم!! دوباره برگشتم عقب را نگاه کردم.. اوه! اوه!.. سردار وحیدی وزیر دفاع!!.....

حالا هی من دارم به خودم نفس مصنوعی میدم که یه سلام و علیکی بکنم.. هی اونم فهمیده قصه چیه.. بالاخره حال و احوالی کردم به هر زوری بود.. که تا برگشتم به جلو یه صدای حال و احوال دیگه با نفر پشتی.. یا حسین! سردار نقدی فرمانده بسیج!.. گفتم جان تو فروختنمون رفت.. ولی نه.. به خیر گذشت..

سند رای دادنم

بالاخره این انتخابات هم به خوبی و خوشی گذشت و اگر نبود دم مسیحایی حضرت آقا و خون شهدای انقلاب و شهدای اخیر هسته ای.. نمیشد آنچه که شد.. و نمی آمدند خوب ترین مردم تا ۱۲ شب صف بکشند که یادمان بیاید بهترند حتی از مردم عصر رسول الله..

پ.ن: خاطرات تلخ و شیرین و عبرت آموز و طنزی اما به جاماند.. افسانه وحدت اصولگرایان.. پیرمرد صدساله همدانی که بعد از انداختن رای در صندوق جان گرفت و به امام و شهدا پیوست.. و باز هم اظهارات فتنه انگیز جناب هاشمی.. و اسمس تبلیغاتی مهندس احمد ش ... شایعه یافته شدن پیکر شهید حمید باکری..

لیست نهایی انتخابات مجلس نهم

لیست حقیر به ترتیب اولویت و اهمیت به شریح زیر است ، بدیهی است که نفرات انتهای لیست دارای اهمیت کمتر و قابل تعویض با گزینه های بهتر هستند(در صورت شناخت گزینه بهتر به بنده هم اطلاع دهید)

حداد عادل

آقاتهراني

ابوترابي

مرندي

ميركاظمي

 مظفر

زارعي

نبويان

سلیمانی

سيدمهدي هاشمي

ابراهیمی

سقاي بي ريا

فدايي

رحماندوست

كوثري

نوباوه

رسايي

طبيب زاده

زاکانی

نادران

افتخاری

خلیلیان

شیخ الاسلام

سروري

امین زاده

لاجوردی

نجابت

جوانمردی

طلا

استادآقا

نکته مهم اینکه برای ما صرف گرایش سیاسی مهم نیست بلکه سلامت سیاسی در کنار توانمندی بررسی میشود و دوستانی که از لحاظ سیاسی خیلی سالمند اما توانمندی پایینی دارند در لیست ما جایی ندارند..

تذکر

دوست عزیزم "دانشجو" تذکر دادند من هم خواستم به همه کاندیداها و رای دهندگان تذکر دهم که :

حضرت آقا : شکر نعمت نمایندگى در آن است که قدر آن دانسته شود و نماینده در همه‏‌ى این دوران، همه‏‌ى توان و ظرفیت خود را در خدمت آن قرار دهد. سرگرم شدن به هر کارى که در این وظیفه خلل وارد آورد، ناروا و ناسپاسى است. حضور کامل در همه‏‌ى جلسات عام و خاص مجلس، لازمه‏‌ى حتمى این وظیفه‏‌گذارى است.”

و این را ببینیم..

البته! این تنها شاخص و معیار نیست ها! بصیرت داشته باشیم.. اما بالاخره امتیاز منفی است.. حتی برای عزیزان!

سوال دوم از جناب توکلی

سوال اول

سوال دوم از جناب توکلی که فرصت نشد در دانشگاه بپرسم:

قریب به یک سال و چهار ماه پیش نامه ای خطاب به یکی از مسئولین منتشر شد و در آن اتهاماتی به وی وارد گردید. که البته رابطه شما با آن مسئول تیره و تار بوده و هست. کاری به محتوای آن نامه و مبدا و مقصدش ندارم. اما پایگاه خبری الف روز بعد از انتشار نامه ، یادداشتی منتشر کرد که در بند 3 آن گفته شده بود. اتهامات وارده باید صحت و سقمشان بررسی شود و در صورت درست بودن ، نهادهای امنیتی باید در مقبل درز این اطلاعات پاسحگو باشند!....

متوجه نکته نهفته نشدید؟.. دوباره بخوانید!...

آیا در صورت درست بودن اتهامات ، باید فرد اتهام زننده مورد بررسی قرار گیرد یا فرد متهم؟! بله درز این اطلاعات به وقت خود باید بررسی شود اما در این مقاله پایگاه الف هیچ اشاره ای به رسیدگی به متهم نشده!
نکته جالب ، بند بعدی این نوشتار است که: "4-عدم برخورد مناسب در اين موضوع باعث مي شود ادامه اين روند تحليل هاي غيراخلاقي كه ملغمه اي از اطلاعات درست و نادرست است دامن بسياري ديگر از مسئولين را بگيرد كه طبيعتا عواقب ناگوار آن به گردن كساني است كه در برخورد با اين موضوع اهمال مي ورزند."

خب با فرض درست بودن اتهامات وارده به نفر اول ، چه ایرادی دارد اتهامات به نفرات بعدی نیز بررسی شود؟
درست است.. کسی که باید به پرونده آقایان رسیدگی کند نویسنده آن نامه نیست ، اما فارغ از اینکه چه کسی دارد میگوید ، اینکه چه دارد میگوید باید فراموش شود؟

آنرا که حساب پاک است...

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ

48 انعام

..........................................................

پ.ن 1: امیدوارم که بنده را به واسطه مربوط کردن به نویسنده آن نامه، بایکوت نکنید ، چرا که از شیوه نگارش، کاملا تفاوت مشخص است. ایشان سند می آورند و من دلیل ، ایشان استناد میکنند و بنده استدلال.

یادداشت دوستانه

1- یکی از دوستان در منزل یک کاسکو دارد که یادش داده بپرسد اسمت چیه؟.. یادش بخیر.. بار اول که رفته بودم منزلشان فکر کنم چهل باری جواب دادم "رضا"..

2- ما خوشبختانه چند تن از دوستان را در همه ی برنامه ها می بینیم. کاری ندارند موضوع جلسه درختکاری است یا بررسی مسائل زناشویی ویا انتخابات مجلس! و مهمان دعوت شده رئیس پلیس تهران است یا نماینده مجلس یا مامور شهرداری!! سوالاتاشان را میپرسن..

3- در جلسه پرسش وپاسخ که در دانشگاه ما از جناب توکلی انجام شد اگر کسی از دوستان یک کلمه حرف انتخاباتی و مربوط به عنوان جلسه ، شنیده است با من تماس بگیرد.

4- از جامعه اسلامی محترم ، بسیج گرامی و کلیه نهادهای فعال دانشگاه عاجزانه درخواست می کنم در تبلیغات جلسات بعدی حتما قید کنند که فقط دوستانی تشریف بیاورند که قصد رای دادن دارند!

سوال از جناب توکلی 1

سلام جناب توکلی! دو سه روز پیش که دانشگاه ما آمدید دو تا سوال داشتم که خیلی وقت بود میخواستم از شما بپرسم.. اما متاسفانه موضوع جلسه برخلاف اعلام قبلی پیش رفت و جای اینکه صحبت از مجلس و انتخابات شود، صحبت های تکراری دوستان (که چه عرض کنم؟) بود راجع به انتخابات 88 و اصل نظام و اینکه اصلا ما 33 سال است چه کرده ایم..

و من دیدم که شما دارید از اصل نظام و انقلاب دفاع میکنید و در مواردی از اصول گرایی..
 دیدم مجالی نیست که ما بخواهیم وارد بحث درون حزبی شویم.. دیدم اوضاع و جمع خیلی پرت تر از این حرفهاست که بخواهم شمارا با این سوالات درگیر کنم.. و الان بحث سر بودن یا نبودن است و نا سلامتی شما نیروی انقلابید.. و من به عنوان یک انسان با شعور ، با درک اولویت ها نباید شما را به -زعم خودم- به چالش بکشم.. اما بعد از یکی دو روز طاقتم تمام شد و نفس بر من غلبه کرد و آمدم اینجا که بپرسم:

1-یادتان هست تبصره 3 قانون 71 مدیریت خدمات شهری؟ همان قانون مادام العمری حقوق مسوولین.. همانکه مردم را نسبت به مجلس و مسوولین بدبین کرد و به نظر هردوی ما اثرش را گذاشت.. همانکه بی سر و صدا داشت پیش میرفت که یکهو بعضی ها بیدار شدند.. همان که دوستانتان گفتند که اصل ماجرا برای ما نیست و ما صرفا استفساریه را تصویب کرده ایم که اگر امتیازی هست برای همه مسوولین باشد.. و راست میگفتند بندگان خدا.. اما مجلس بعد از کلی اعتراضات ، طرح(آنهم دو فوریتی) لغو استفساریه را تصویب کرد.. و تبصره اصل قانون ماند تا بدون فوریت رسیدگی شود*.. چون در مجلس هفتم تصویب شده بود!!.. کاری با دوستان مجلس هشتم نداریم.. آقای توکلی! شما که به اقتصاد سلامت.. به عدالت.. به آرمانخواهی تعصب دارید!.. نماینده مردم در مجلس هفتم هم بوده اید!.. شما بگویید که چرا تصویب شد؟.. رای مخالف دادید؟ خب خدا خیرتان دهد! فقط همین؟.. کجا اعتراض کردید؟ مگر الان در موضوعات مختلف اگر طرحی تصویب شود و خلاف نظر شما باشد فقط به رای مخالف بسنده میکنید؟.. اگر همان موقع اطلاع رسانی میکردید امت حزب الله اجازه میداد تصویب شود؟ نخیر! همان برنامه ای که بر سر استفساریه آوردیم بر سر اصل طرح هم می آوردیم!.. اصلا شما که پیش کسوت نمایندگی بودید چرا به دوستان مجلس هشتم آگاهی کافی ندادید؟..

آقای زاکانی و دیگر دوستان باسابقه! با شما هم هستم!.. شما که هم هفتمی هستید و هم هشتمی!.. در مجلس هفتم بودید و این قانون تصویب شد؟ شاید میگویید "نمیشود که برای هرچیزی جنجال درست کرد"؟ اصلا کاری با جنجال هایی که در موضوعات دیگر درست کردید ندارم.. اما سوال اینجاست که چطور در مجلس ششم عده ای برای شوم ترین نیت ممکن تحصن کردند و شما برای اجرای عدالت.. هیچ!

حال یک نفر به من بگوید که به چه تضمینی به نمایندگان مجلس هشتم به دلیل سکوتشان در حین اجرای این قانون و به نمایندگان مجلس هفتم به دلیل تصویب و سکوتشان بعد از تصویب این قانون رای دهیم؟

2- بعدا منتشر میشود!

«أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ
فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ
 يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»

آيا شما به پاره‏اى از كتاب ايمان مى‏آوريد و به پاره‏اى كفر مى‏ورزيد؟
 پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود!
 و روز رستاخيز ايشان را به سخت‏ترين عذابها باز برند و خداوند از آنچه مى‏كنيد غافل نيست!

85 بقره

* : حذفش بدون فوریت تصویب شد

...........................................................

پ.ن1: به هردوی سایت های آقایانی که اسمشان را بردم پیغام دادم: "من از پرسیدن این سوال غیر از گرفتن پاسخ و فهمیدن، هیچ غرضی  ندارم. لذا درصورت ارائه پاسخ قانع کننده، جوابیه به مطلب اضافه خواهد شد و حتی در صورت تمایل شما ، اصل مطلب را حذف میکنم."

پ.ن2 : واضح است که وقتی میگویم "تمام دوستان با سابقه" ، شامل تمام نمایندگان مشترک مجلس هفتم و هشتم می شود و خطابم به جبهه خاصی نیست.. اگر نیاز به اسم بردن هست بگویید اسم ببرم!

پ.ن۳: تذکر داده شد که آقای توکلی و برخی دوستان زمان تصویب استفساریه برای رای نیاوردنش و بعد از تصویب برای رای آوردن لغوش بسیار تلاش کرده اند.. سپاس گذاریم.. اما! استفساریه در سال ۹۰ تصویب و لغو شد! تبصره ۳ قانون ۷۱ در سال ۸۶ تصویب شد! و ایشان در این ۴ سال نماینده بوده اند!..

همین مطلب در تعامل   رجا   خبرگزاری دانشجو   ندای انقلاب  حفا

گفت و شنود با یک سبزِ به جامانده

صحبت از انتخابات بود و اشخاص که رسید به اینجا

گفت: دیدید که در ریاست جمهوری هم ما راست میگفتیم؟ این هم احمدی نژادتان.

گفتم: آن روز ما کف دستمان را بو نکرده بودیم که اینطور میشود و شما هم که ادعای پیشگویی ندارید؟! البته.. شماهم دلیلتان برای رد کردن احمدی نژاد این موضوعات نبود بیخود سواستفاده نکن! بنابراین ما اگر برگردیم به آن روز بازهم به احمدی نژاد رای میدهیم و افتخار میکنیم. تازه! همین الانش هم اگر انتخاباتی برگزار شود بازهم احمدی نژاد با تمام نقایص و نا فرمانی هایش ، یک سر و گردن بالاتر است!
بابا! احمدی نژاد هرچی هم که باشد هنوز ضد امریکایی و اسرائیلی و کلا روحیه ضد استکباری دارد!

گفت: مگر موسوی و کروبی ندارند؟

گفتم: دارند؟ بسم الله! موسوی یک بیانیه بدهد و اولش از امریکا، اسراییل، انگلیس و آل سعود برائت بجوید! اصلا اگر خواستید روسیه و چین را هم اضافه کنید!

گفت: آها! دقیقا همین! خب احمدی نژاد هم یک بیانیه بدهد و اولش مرگ بر روسیه و چین بگوید.

گفتم: اولا چین و روسیه فرقشان با مالزی و ترکیه چیست؟ دو کشور عادی که کاری به کار اوضاع داخلی کشور ما ندارند چه دلیلی دارد الکی درد سر بسازیم؟ امروز این ها را بهانه کرده اید فردا مالزی و ترکیه را!
ثانیا ما با چین و روسیه روابط اقتصادی و مراودات تجاری داریم.. نکند شما هم با امریکا و اسراییل روابط اقتصادی دارید؟!..

اندیشه 1

ترم اول اندیشه ۱ داشتم و این ترم نیز!..

استاد همان حرفها را دارد میزند.. همان حرفهای استاد سرشناس ترم اول..

آن را میفهمیدم و تجزیه و تحلیل میکردم و گاه میپذیرفتم و.. این را میپذیرم!

گویی کلماتش دقیقا میروند همانجایی مینشینند که باید!

نه! اگر کسی هستی که مرا میشناسی میدانی که اهل قبول کردن حرف به این راحتی ها نیستم..

اولش خیلی کلنجار رفتم.. حتی وارد بحث شدیم با هم.. پیچش دادم.. تابش دادم.. نه!.. عقلی قانعم کرد.. باز وارد بحث شدیم.. همانجمله ها را دوباره تکرار کرد! عقلی قانع شدم! اصلا اکتشاف کردم! خودم برای خودم توضیح دادم و خودم برای خودم ق ا ن ع..  اه!.. باور کنید بحث احساسی و ورد و جادویی نیست!

این بابا خودش خوب مطلب را فهمیده و زیر و رو کرده اولا!

خودش به اینهایی که میگوید ایمان دارد دوما! عمل میکند سوما! اثر میکند چهارما! این مطلبم یادم آمد..

............

پ.ن ۱: با تشکر فراوان از مهندس ساندیس خان به خاطر کمک به دسته بندی کردن پیوندهای وبلاگ 

                                        

پ.ن ۲: سوم اسفند سالروز فرخنده میلاد پیرمرد دلسوز و سخت کوش انقلاب و یار
مظلوم رهبر حضرت آیت الله جنتی مبارک باد.. سلامتی ایشان و کوری چشم
بدخواهانشون صلوات